آب معدنی

6/11/2005

تنهايي

امشب را تنها هستم
برگشتم به سال پيش به تنهايي ها او موقع همون روزايي كه بعضي روزاش مي شستمو به خاطر اين همه تنها بودنم گريه مي كردم ولي بعد از اينكه دو باره دوروبرم شلوغ پلوغ شد چقدر دلم براي اون موقع ها تنگ مي شد
خب امشب هم شده مثل يكي از شبهاي سال گذشته
اقا و سرور و نو كر خودمم
واسه خودمم الان دارم چي توز موتوري مي خورم