آب معدنی

6/27/2005

اينده نگري

مامانم دو تا هندونه رو شتري بريد داد دستمون گفت بريد تو حياط بخوريد
منو دادشمم مشغول شديم همين طور كه نشسته بوديم روي سنگ كنار باغچه
من: اين تخمه هاشو نريز وسط حياط بريز تو باغچه بلكم يه چيزي دربياد
دادشم: عمرا چيزي دربياد ساده اي ها
من : حالا از من گفتن بود
حالا امروز رفته باغچه رو اب بده ديده چند تا هندونه در اومده
مي گه برم هندونه بخرم دونه هاشو بريزيم تو باغچه موافقي