رد شدن از خیابان
رد شدن از خیابون برای من مکافاتیه هر وقت می خوام رد شدم خودمو اویزون یکی می کنم می رم اونور خیابون
یادمه یه بار با دوستم می خواستیم از خیابون رد شدیم مثلا اون از من شجاع تر بود ولی خیابون اونقدر شلوغ بود که ما سر جامون میخ کوب شده بودیم تا اینکه من دیدم یه پسر بچه هفت هشت ساله می خواد بره اونور معلوم بود خیلی هم در این زمینه تجربه داره من و دوستمم دیدیم چاره ای نداریم رفتیم دست پسره رو گرفتیم از خیابون رد شدیم
یه بار دیگه هم دیدم دوباره من عرضه رد شدن ندارم یه پیر زن داره رد می شه منم رفتم چادرشو گرفتم از خیابون رد شدم
فعلا هم مراسم داریم با رد شدن از خیابون
<< Home