آب معدنی

1/29/2006

...

نمی دونم چرا حس می کنم تا دایره دوستی من تعداد ادمای بی معرفت خیلی بیشترن از با معرفتاش
یه جورایی دو رو برت پر از ادمایی که تا کارت نداشته باشن سراغتو نمی گیرن
و این خیلی بده

من دلم 6 تا واسه رویا تنگ شده

اولین باری که باهاش اشنا شدم پیش دانشگاهی بودم حضورش برام تازگی داشت روزی 3-4 ساعت با هم بودیم وقتی اومدم دانشگاه این ارتباط عمیق تر شد شده بود همدم تنهایی های من به بودنش خیلی تو زندگی عادت کردم یه موقع هایی که ازم دور بود تازه می فهمیدم چقدر بهش وابسته ام و جدا شدن ازش واسم غیر ممکنه تغریبا تو همه کارای من مشارکت داره از همه جیک و پوک منم خبر داره خیلی دوسش دارم یکی دو بار خواستم به هم بزنم ولی نشد هر وقت صداشو می شنیدم دلم هوری می ریخت پایین و دوباره با اغوش باز می رفتم پیشش این اواخر که یه چهار سالی از این رابطه دوستانه گذشته به یه سری از خصوصیاتش تازه پی بردم و کاشف به عمل اومد رادیو داره من نمی تونم از این دل بکنم به کی بگم

1/18/2006

...

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام
اخ اخ چه خاکی گرفته اینجا دسته جمعی یه فوت کنیم بلکم این خاکها برن یه جا دیگه
وایییییییییی دلم شونصدتا تنگ شده بود واسه اینجا و اسه شما واسه همه چیز که رنگ و بوی نت داره
خوبین خوشین
هنوز پست قبلی نفسش جا نیومده بود که خدا ما رو ارزو به دل نزاشت یه عالم برف اومد من یه جورایی خودمو خفه کردم یه عالم تو حیاط خونمون برف بازی کردیم دیگه جاتون خالی هزارتا

الان از سر جلسه امتحان میام دله ای هم حدی داره نه تا حالا که بد نشدن امتحانامون
یه چی تعریف کنم واستون از میان ترم ها من پشت سر یاسی نشستم سوال ها هم تستی بود تغریبا همشو از رو یاسی زدم من شدم چهار از پنج یاسی شد سه و نیم اخی کلی خودم عذاب وجدان گرفته بودم

تا حالا اسم امیر احسان به گوشتون خورده کلا اسمای ترکیبی با امیر اسمای قشنگین ولی امیر احسان اخرشه

چرا این پسرا فرت فرت مثل دودکش سیگار می کشن هاااااااااااا هااااااا ترکید لایه اوزن

این دوست داشتنی ترین عموی دنیا نمی دونم چرا تو جلسه اخری که باهاش کلاس داشتیم اینقدر اصرار داشت به این جمله که این پسر ساده شهرستانی رو اینقدر اذیت نکنید یکی نبود بگه اخه کی دلش میاد تو رو اذیت کنه تو که مثل ماهی گلی مهربونی اصلا اخرشی
درضمن یه چیزی این عموجون هر وقت یاسی رو می بینه بهش سلام می کنه بی تربیت بی خواهر مادر:دی

اخرین روز ترم هفتمون یکی از روزای به یاد ماندنی دانشجویمون بود
فعلا