آب معدنی

8/25/2005

روز پزشک

دوست مامانم برادرش پزشکه روز پزشک تماس می گیرین باهاش تا این روز رو بهش تبریک بگن
گوشی رو می دن دست اخرین بچه خونشون که یه پسر بچه سه ساله بامزست
گوشی رو می گیره و به داییش می گه : دایی روز پزشک تولدت مبارک

8/21/2005

اصفهون

عالی قاپو داره اصفهون
پل خاجو داره اصفهون
چهار باغ و چهل ستون
سی و سه پل و نقش جهون
یه اصفهونی می شنوی نقش جهونی می شنوی
خب خلاصه و مفید به عرضتون رسوندم کجا بودم و کجا ها رفتیم البته باغ پرندگانش رو جا انداختن
بنابراین می سرایم که
باغ پرندگانی داره اصفهون یه چی می گم یه چی می شنوی
البته کاشان هم رفتیم حموم فین و باغ فین عالی بود همش یاد فیلم سلطان و شبان می افتادیم
یه سری خونه قدیمی هم رفتیم مثل عباسیان طباطبائیها
عجب خونه هایی بوده اون موقع درندشت
وقتی توی این خونه ها قدم می زدم دوست داشتم یه ماشین زمان بود الان می رفتم همون دورانی که این خونها سرو صاحبی داشتن و ارباب و خانومی
بعضی جاها به ذهنم می رسید که یه صدایی میاد می گه رجب بدو قلیون اقا رو چاق کن بده دستش
منیر برو اون برنج و یه سر بزن
به مش رمضون بگید بیاد سر این گوسفند رو ببره اقا فردا شب مهمون دارن
( صدای بع بع به گوش می رسد)
اینا صدای یکی مثل جواهره تو فیلم خانه ای در تاریکی

8/20/2005

هم ولایتی من

توی دار دنیا من یه هم ولایتی دارم
اولین دوست اینترنتیم بود توی یه برهه ای صمیمی ترین دوستم بود
مطالب مختلفی رو ازش یاد گرفتم
یه معلم پر حوصله بود
اینجا رو هم هم ولایتیم برام درست کردن واسش هم خیلی زحمت کشید قالب بندیو کامنت و .....
حالا دوستم اون سر دنیا مریض و بیمارستان به اندازه یه دنیا امروز غمگینم
واسش دعا کنید لطفا

8/15/2005

...

وقتي دارم با كسي چت مي كنم اصلا دوست ندارم كسي دو رو بر طرف مقابلم باشه يا حرفايي كه بهش مي زنمو واسه كسي بگه حرف خاصي هم نيست ولي من دوست ندارم كسي بدونه
يكي از دوستام با مامانش به قول خودش رله است
من با اين قضيه مشكل دارم اون كه نداره
خب اين وسط مامان هم با باباي خونه رله ان
قضيه رو باباي خونه هم مي دونن
من با اين قضه مشكل دارم اون كه نداره
شايد هم من مشكل دارم ولي به هر حال من تو اين وضع و حال اصلا راحت نيستم

8/14/2005

....

هواي شهر من باروني و ايضا ابري الان هم چيك چيك بارون مياد
دل منم گرفته هويجوري

8/12/2005

...

اخرين جلسه هاي كلاس ها رو هم رفتم و الان فقط مونده امتحانش
بعدازظهري حالمو يكي بهم زد تنها كاري كه از دستم بر اومد اين بود كه مسنجرمو خاموش كنم و بعدش بشينم گريه كنم چرا وقتي مي بينن طرف مقابلشون دختره از پشت مانيتور هم مي خوان يه بلايي سر ادم بيارن
حالمو بهم مي زنيد اشغالاي كثافت

8/09/2005

....

سلام
نتایج کنکور هم که بالاخره اومد
موقعی که کنکور بر گزار می شه با موقعی که نتایجش میاد یه عالم واسه این دوست اشناهایی که کنکوری هستن دل واپسم امسال هم یکی از دوستام کنکوری بود که رتبه خوبی هم اوردن
امیدوارم رشته مورد علاقشم بیاره و بشه بابا برقی

8/01/2005

کار اموزی

امسال که رنگ تابستون به خودم ندیدم
امروز هم برای اولین بار رفتم کاراموزی دو تا از دخترای هم رشته خودم هم اونجا بودن
از وقتی اومدم اینجا خیلی دوست داشتم از هم کلاسی های قدیمیم خبری بگیرم توی قزاق و این ور اونور هم یکیشونو ÷یدا کردم امروز هم اطلاعاتم در مورد بقیه تکمیل شد
حسابی سرم شلوغه